بیـــ قــافـیــه هـای بـا مخــاطـبــ مـن

با دیدنت زبان دلم بند آمدست شاعر شدم که لال نمیرم فقط همین

از میان سنگها هم ...(تقدیم به ...)

 

از میان سنگها هم گاهی جوانه ای علفی....

ای سنگدل

از درزهایه قلبت...

گوشه چشمانت...

لابه لاب انگشتانت..

قرار نیست مهربانی بروید...!!!!

 

[ 5 / 12 / 1391برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]

از من نپرس ...

 

از من نپرس
چقدر دوستت دارم
اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست
به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم
مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد
مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم
بگو معنی تمرین چیست ؟
بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟
بریدن از خودم را ؟
مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی …
از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم
همه می دانند که دوری تو روحم را می آزارد
تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند
نگاهتت را از چشمم برندار مرا از من نگیر …
هوای سرد اینجا رو دوست ندارم
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام

 

[ 5 / 12 / 1391برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]

از سالها ... (تقدیم به ...)

از سالها

تقویم می ماند

از من

استخوانهایی که تو را

دوست داشتند ...

[ 5 / 12 / 1391برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]

از درد های کوچک ...(تقدیم به ...)

 

از درد های کوچک است که آدم می نالد

وقتی ضربه سهمگین باشد ، لال می شوی..

 

[ 5 / 12 / 1391برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]

از خطـ خطــے هایَـ ـم ...(تقدیم به ...)

 

از خطـ خطــے هایَـ ـم

ساده نـگــــــــذر . . . !

بــه یـاد داشتــــــہ باشـــــ . . .

اینــــ دلــنـوشــــــتــــــہ ـــها را

یکـــــ دل، نــوشـــــتــــــه. . . !

[ 5 / 12 / 1391برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]